دلم تنگه واسه اون روزایی که تنها دغدغه و سختی و.مشکل زندگیم دور بودن از توبود.به کجا رسیدم من هیهات
الان جایی هستم که باید برای فکرکردن بهت فرازکنم از خیلی چیزاتابتونم تنهابشم بهت فکرکنم میبینی منم شدم مثل خیلی آدمای دیگه سرگرم دنیا و.متعلقاتش هیهات
دلم تنگه برای بچگیم برای روزایی که نمره کمتر ازبیست داغونم میکرد.دلم تنگه برای همه اون روزایی که گذشت .گم شدم آقا بین همه چیزایی که یه روزی بی اهمیت بودن برام و.الان شدن یه تیکه از وجودم .
یادش بخیر چندین سال پیش تو.روزشهادت امام جعفر صادق(ع)اولین بار اومدم دارالقرآنت و.گلای تبرک ضریحتو گرفتم .دعا کرده بودم مجاور بشم اما هنوز نشدم.
یک ماه از تابستان گذشت و من و زینب منتظر اشارتیم .زینب میگه تولدم که بگیرم باید بریم مشهد.راهم میدی منم بیام پابوسیت؟!
دلتنگم و هیچ کلمه ای نمیتونه اوج این دلتنگی روبیان کنه .
بطلب بدون اینکه نگاه به بار سنگین گناهام و روسیاهیم بکنی بطلب که سخت امام رضای خونم افتاده